اینجا...تو این دنیا....من تنهاترینم!

از زندگیم می نویسم...از گذشته،امروز و شاید فردا!

اینجا...تو این دنیا....من تنهاترینم!

از زندگیم می نویسم...از گذشته،امروز و شاید فردا!

ت ل خ

بعضی موقها همه چی واسم تلخ می شه .....تلخی همه چی رو با تموم وجودم حس می کنم تو اینجور مواقع دلم می خواد به یه خواب طولانی ،به یه بی خبری، به یه غفلت طولانی  برم تا دیگه هیچی رو نبینم، نشنوم و حس نکنم..... 

چقد سخته تو سقوط زندگی نتونی به طناب کسی چنگ بزنی.... 

دیگه باور کردم تو این دنیا کسی واسه من نیست...باور کردم که خدا هم واسه من نیست!