اینجا...تو این دنیا....من تنهاترینم!

از زندگیم می نویسم...از گذشته،امروز و شاید فردا!

اینجا...تو این دنیا....من تنهاترینم!

از زندگیم می نویسم...از گذشته،امروز و شاید فردا!

چند قدم مونده به مرگ....

وقتی خودتو تو چند قدمیه مرگ حس می کنی....عقبو نگاه می کنی و کلی کار تموم نشده می بینی...گناهایی رو می بینی که نتونستی جبران کنی...کارایی رو که باید می کردی و نکردی....بغل کردن کسایی که دیگه فرصت اینکه سرتو بذاری رو شونه هاشون نداری! دوست دارمایی که باید می گفتی و از سر لجبازی نگفتی...همه ی اینار رو تو گونی کردی و گذاشتی رو دوشت و داری می ری تو راهی که جز سکوت و سرما و خاکستری بودن حال و هوات چیزی نیست!